لـحـظـات عـشـق
لحظه لحظه عمرم که می گذرد ، قلبم که بی صدا و مجنون میزند ،
محبت تو قدریست که هوش مرا از این دنیا می برد ...
فدای تو می شوم ، اگر زندگی امانم دهد ؛
اگر دست خودم بود ، دنیا را نیز فدایت می کردم ؛
وقتی به تو می اندیشم وجودم می لرزد از اینکه روزی شود که نبینمت !
نفس می گیرم از عشق تو ، از قلب نازنین تو
لحظه لحظه عمرم برای توست ، می فشارم عشقت را در قلبم ،
فدا می کنم دار و ندارم ..
اگر کنارم باشی ، به جرم عاشقی نمی میرم چرا که آن زمان تو را دارم ...
بیا لحظات عاشقیمان را تقدیم هم کنیم ؛ از جان و دل و برای هم بمیریم !
وقتی تو را دارم ، دیگر غم به سراغم نمی آید ،
زندگی برایم لذت بخش می شود ؛
آن زمان می خواهم عمرمان قدری طولانی شود که پایانی نداشته باشد ؛
عشقمان به قدری آوازه اش بپیچد که همه عشق ها را مقلوب خود کند ...
بیا یکی شویم و از این همه حس خوبی ، دیوانه وار خود را فدای هم کنیم ؛
دیوانه عشق هم شویم ، خود را رها کنیم ..
دانلود دکلمه متنِ لحظات عشق ( کــلیـــک کنــیـــد )
بـا صــدای شـهــرام دانــش
©
نویسنده ❣ شهرام دانش
Writen By Shahram Danesh